علقمه

وصیت‌نامه‌ی شهید ناصر رضازاده

... و الذین آمنوا بالله و رسله اولئك هم الصدیقون و شهدا عند ربهم لهم اجرهم و نورهم ...(سوره‌ی حدید، آیه‌ی 19)

با نام ا... پاسدار حرمت خون پاك شهیدان و یاری‌دهنده‌ی جند ا... و با درود بر امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی و ضمن درود و سلام خدمت ارواح پاك شهدا مفقودین، اسرای جنگ تحمیلی و با درود بر خانواده‌هایشان و با سپاس خدای را كه محمد را برای رسالت، علی را برای عدالت و حسین را برای شهادت و خمینی را برای هدایت و این امت شهیدپرور را برای مبارزه آفرید. وصیتم را به این ترتیب آغاز می‌كنم.

ابتدا، ما همه باید بدانیم كه شهادت یكی از عالی‌ترین و والاترین درجات و مراتبی است كه یك انسان مؤمن به خدا می‌تواند بدان دیت یابد. در حیات انسانی انسان‌ها مراحلی وجود دارد كه یك انسان پاك و بی‌آلایش آن‌ها را طی می‌كند تا خود را در مسیر تكامل به پیش ببرد و وقتی به آن درجه‌ای از عظمت انسانی رسید كه در انتهای این مسیر، یعنی در اوج كمال قرار گرفت. شهادت به استقبالش می‌آید و بدین وسیله در جوار رحمت و رزق همیشگی خداوند قرار می‌گیرد، شهادت انسان را از مرگ نجات می‌دهد چرا كه شهید با شهادتش تازه متولد می‌شود و به «بل احیا عند ربهم برزقون» می‌رسد.

و به راستی شهادت رهیدن از خسران و زیان است و نجات از عذاب همیشگی و رسیدن فوز عظیم و شهادت جاویدان است.

بارالهی این چه توفیق بود كه نصیب بندگان خاص خود عطا فرمودی و خداوندا با چه زبانی می‌توانم از این لیاقتی كه به من عطا فرمودی، تا بتوانم در جهاد مقدس اسلامی شركت كنم و جان ناقابلم را فدای این راه مقدس بكنم تشكر كنم.

خداوندا ای مونس شب‌های تار من ای معشوق من، می‌دانم اكنون بارم سنگین است و بار گناهان بین من و تو جدایی انداخته و زیادی گناهانم باعث شده كه دیرتر به معشوق خود برسم، ولی خدایا می‌دانم كه تو چقدر مهربان و بنده پرستی و چقدر غفار و رحیمی و خدایا از تو می‌خواهم كه از من درگذری و مرا در جوار حق تعالی و در بین بندگان خاص خودت جای دهی. خداوندا از تو می‌خواهم كه به من كمك كنی تا بتوانم بعد از انهدام دشمنانت به شهیدان اسلام بپیوندم، بعد از این‌ها می‌خواهم چند مطلبی را به عنوان وصیت خدمت مردم ایران و دوستان و خانواده بنویسیم و امیدوارم كه به این وصیت‌ها عمل شود.

ابتدا، خدمت شهیدپرور ایران به خصوص مردم شهیدپرور روستای دهنو، سلام عرض می‌كنم و امیدوارم كه به رهبری امام خمینی و تحت عنایات امام زمان و ایزد منان همیشه سربلند و پیروز باشید.

ای برادران و خواهران و ای مردم گرامی قدر این امام را بدانید و فرامین او را با جان و دل قبول كنید و به آن عمل كنید تا مبادا تحت‌تأثیر افكار دیگران قرار بگیرید و خدای ناكرده بازیچه‌ی دست افرادی قرار بگیرید و نقشه‌ی جهانخواران را عمل كنید و به اسلام و خدای ناكرده به انقلاب و رهبری پشت كنید. ای مردم ما فعلاً در جوی قرار داریم كه گروه‌های مختلف افكار متفاوت همه جا را فرا گرفته و هر كدام قصد و منظوری دارند و در این مسیر یك گروه و یك حزب وجود دارد كه همه باید از این حزب حمایت و پیروی كنند و آن حزب ا... و به رهبری روح ا... است كه حزب‌هایی نظیر حزب مجاهدین انقلاب و ... تقریباً بی‌اساس است و از مسیر اصلی خود   خارج شده است پس سعی كنید حزبی را به جز حزب ا... قبول نكنید و خدا نكند و از خدا می‌خواهم كه امام را  تا انقلاب آقا امام زمان (عج) محافظت فرماید.

و بعد می‌خواستم چند مطلبی خدمت مردمی كه با جنگ سر و كاری ندارند و بی‌تفاوت هستند عرض كنم، خوب آقا شما فرزندت را از كجا آوردی كه می‌گویی فرزندم را می‌خواهم و نمی‌گذارم از كنارم دور شود فرزندت را می‌خواهی كنارت باشد كه برایت چكار كند، حتماً می‌گویی در پیری دستت را بگیرد، اما نه از كجا معلوم كه فرزندت زودتر از خودت مُرد و یا به راه منحرف رفت و فاسد شد ولی بدانید كه وقتی توانستند در جامعه جا باز كنند دیگر با پدر و مادر كاری ندارند و من از شما می‌خواهم و خواهش می‌كنم این قدر دنیادوست نباشید. اما ای مردم ما در مسیر جهادی مقدس قرار گرفته‌ایم و باید همیشه به اندازه و توان و قدرت خود در این جهاد سهیم باشید و اگر شما مردم بی‌تفاوت باشید چه كسی اسلام را یاری كند و همان‌طوری كه قرآن می‌فرماید: «لقد كنتم تمنون الموت من قبل القوه فقدر ایتموده و انتم تتظروفاً» سوره‌ی آل عمران آیه‌ی 143. شمایید كه با كمال شوق آرزوی كشته شدن در راه خدا و دین خدا را كردید پیش از این كه دستور جهاد برای مسلمین بیاید پس چگونه امروز كه به جهاد در راه خدا مأمور شدید از مرگ سخت می‌ترسید مگر شما نیستید كه در روز عاشورا بر سر و سینه خود می‌زنید، حسین و حسین می‌كنید چرا حالا بی‌تفاوت مانده‌اید و كاری نمی‌كنید الان حسین در كربلا انتظار می‌كشد تا بلكه رزمندگان بروند و مرقد مطهرش را از لوث وجود این كافران بعصی پاك كنند و با اشك چشم‌هایشان ضریح مطهرش را تطهیر كنند پس چرا شما بی‌تفاوت نشسته‌اید و نمی‌گویید كه ما در چه موقعیتی قرار گرفته‌ایم یك كمی فكر كنید و از دنیا خارج شوید، زیبایی‌های دنیا مال و زن و فرزند شما را گول نزند و مواظب باشید و بدانید كه در قیامت جواب‌گوی خون شهدا هستید و شما، ای كسانی كه بی‌تفاوت هستید و از جبهه رفتن دیگران جلوگیری و آن‌ها را از مرگ می‌ترسانید اگر راست می‌گویید جلوی مرگ خودتان را بگیرید و همان طور كه قرآن در آیه‌ی 168 سوره‌ی آل عمران می‌فرمایند:

آن كسانی كه می‌گویند اگر خویشان و برادران آن‌ها سخنان ما را گوش داده بودند كشته نمی‌شدند، ای پیغمبر به این منافق مردمان بگو پس برای حفظ حیات دیگران چاره توانید كرد اگر راست می‌گویید مرگ را از جان خود دور كنید.

و ای مردم این را بدانید كه در جوار پروردگار بودن و به بهشت رفتن مفتی و به این سادگی نیست و لازمه‌ی آن امتحانی است كه از جانب پروردگار می‌شود و باید انسان در این امتحانات پیروز شود و جهاد یكی از بهترین امتحانات خداوند است، خداوند قومی را مأمور می‌كند كه در جهاد شركت كنند و افراد آن قوم را یك به یك مورد امتحان قرار می‌دهد.

«ام حسبتم ان تدخلوا الجنه و لما یعلم الله الذین جاهدوا منكم و یعلم الصابرین» گمان نكنید به بهشت داخل خواهید شد بدون آن كه مورد امتحان خدا واقع شوید و آنان كه جهاد در راه دین كرده و آن‌ها كه در سختی‌ها صبر و مقاومت كنند مقاومتشان را بر عالمی معلوم گردانیم. (سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 142)

و مردم از كشته شدن در راه خدا نترسید و این را بدانید كه كشته شدن در راه خدا فوزی بزرگ و این را بدانید كه انسان بالاخره روزی خواهد مرد و چه بهتر كه این مردن در راه خدا و شهادت در راه خدا باشد (كل نفس الموت هر نفسی شربت مرگ را خواهد چشید) پس به عنوان آخرین مطالب ای مردم عاجزانه از شما می‌خواهم كه همیشه در خط الله و امام باشید و مبادا از جنگ خسته شوید و این جنگ امتحانی است كه از جانب خداست سعی كنید، در این امتحان پیروز شوید و الا در آخرت  مورد سوال قرار خواهید گرفت.

در آخر از همه‌ی شما طلب حلالیت می‌كنم و از كسانی كه با هم رابطه داشته‌ایم و مورد اذیت و آزار قرار گرفته‌اند طلب حلالیت می‌كنم.

اما چند سخن با دوستان و رفقا، ای دوستان عزیزم یادتان نرود كه روزی ما با هم درس می‌خواندیم با هم رفت و آمد داشتیم ولی آنچه بین من و شما جدایی انداخت جنگی بود كه شیاطین بر ما تحمیل كردند و من برای حفظ حراست از اسلام و انقلاب و خون شهیدان وارد نبرد شدم پس مرا فراموش نكنید و راه مرا ادامه دهید.

خداوند به شما توفیق دهد كه همیشه در راه خودش گام بردارید و از شما می‌خواهم مرا ببخشد. می‌دانم فرزند خوبی برای شما نبودم و هیچ‌گونه نگرانی نداشته باشید كه چنین فرزندی تربیت كرده‌اید و به جبهه فرستاده‌اید. از برادرانم می‌خواهم كه با مردم رفتارشان خوب باشد و سلاح به زمین افتاده‌ی مرا در دست گیرند و از خواهرانم می‌خواهم حجاب اسلامی را رعایت فرمایند و هیچ وقت نماز خود را ترك نكنند و از پدر و مادرم می‌خواهم كه خواهران و برادرانم را حسین‌وار و زینب‌وار تربیت كنند و درس و مدرسه را رها نكنید كه مدرسه سنگر است تا بتوانید خدمتی برای این مملكت انجام دهید و در آخر برای چندین بار از پدر و مادرم و برادران و خواهرانم طلب حلالیت می‌كنم و شما را به خدای بزرگ می‌سپارم.30 روز روزه و 8 ماه نماز بخوانید .

 والسلام

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار                               ناصر رضازاده              26 / 11 / 64