تصاوير منتخب

درباره سايت

علقمه

زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.*** مقام معظم رهبری*** این وبلاگ زیر نظر بنیاد شهید و امور ایثارگران دهنو[اصفهان]می باشد. دلیل انتخاب این عنوان ["علقمه"]برای وبلاگ به خاطر شروع به کار آن در روز تاسوعای حضرت اباالفضل می باشد. ما را از نظرات خود بهره مند کنید. نکته:شما برای استفاده از مطالب و امکانات سایت ابتدا باید عضو شوید. مدیریت وبلاگ : علی یزدی

ثبت نام

رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

بايگاني

پربازديدها

تبادل لينک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان علقمه وآدرس isardehno.rozblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان پس از تایید در سایت ما قرار میگیرد.
عنوان :
آدرس :
کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد

پيوندها

شبکه هاي اجتماعي

شهید والامقام عباس قاسمی

 وصیت نامه و زندگی نامه شهدا

شهید والامقام عباس قاسمی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله یرجون رحمت الله و الله غفور رحیم.

 

وصیت‌نامه‌ی عباس قاسمی

 

«ان تنصر الله ینصركم و یثبت اقدامكم» «قرآن كریم»

یاری كنید دین خدا را كه خدا نیز شما را یاری كند.

با درود و سلام بر حضرت بقیه الله و نائب بر حقش امام خمینی و سلام بر خانواده‌های معظم شهدا، اسرا و جانبازان انقلاب كه با نثار جان خود درخت تنومند اسلام را آبیاری نمودند.

اینجانب عباس قاسمی دهنوی چند وصیت به امت حزب الله و همیشه در صحنه دارم:

اول آن كه آن‌ها كه به جبهه نمی‌آیند و همیشه نق می‌زنند و می‌گویند كه چیزی نیست، آن‌ها چرا فكر نمی‌كنند كه این نظام نوبنیان كه هنوز به خوبی تثبیت نگشته بود، آمریكا به فكر توطئه‌های جدید افتاد از جمله: حمله‌ی طبس و جنگ تحمیلی صدام كه الان در سال چهارم آن هستیم. كشور ما با همه‌ی مشكلات باز هم چهار سال است با دشمن روبرو شده و مقاومت كرده، كشوری كه رئیس دیوان عالی كشور آن با 72 تن از بهترین عزیزان و در روزی دیگر رئیس جمهور و نخست وزیرش به شهادت می‌رسند، اصلاً كم نظیر است. پس ای برادر بیایید فكر كنید و دیگر نق نزنید.

وصیت دوم آن كه امام را تنها نگذارید كه به قول یكی از برادران می‌گفت كه ما وقتی كسی را از دست می‌دهیم تازه می‌فهمیم كه آن كس كه بوده و چقدر زحمت می‌كشیده. پس قدر امام را بدانید و همیشه گوش به فرمان او باشید.

وصیت سوم آن است كه جبهه‌های نبرد را هرگز خالی نكنید و به قول امام تنور جنگ را گرم نگه دارید و تا حد كفایت بروید.

وصیت چهارم كه پشتیبان روحانیون و ولایت فقیه باشید كه به قول امام آسیبی به مملكت نرسد.

در آخر از كلیه‌ی برادرانی كه با آن‌ها رابطه داشته‌ام اگر از من خطایی سر زده است به دو دست قطع شده‌ی ابوالفضل العباس مرا حلال كنید. من نیز آن‌ها را حلال خواهم كرد.

از پدرم می‌خواهم كه اگر من برای او فرزندی نافرمان بودم به فرق شكافته‌ی حضرت امیرالمومنین مرا حلال كن و ببخشید.

و از مادر و خواهرم نیز می‌خواهم كه اگر من برای آن‌ها فرزند و برادری خوبی نبودم به پهلوی شكسته‌ی فاطمه (س) مرا ببخشید.

از كلیه‌ی برادرانم نیز می‌خواهم كه به جگر پاره پاره‌ی امام حسن (ع) مرا حلال كنید.

دعا به جان امام امت و دعا برای پیروزی رزمندگان یادتان نرود.

به امید دیدار در حرم امام حسین (ع) والسلام.

عباس قاسمی به تاریخ 25 / 7 / 62

این شعر را حفظ كنید.

اگر از آسمان‌ها خون ببارد                                                                              اگر خون از دم شمشیر ببارد

اگر ریگان هزاران ناو آرد                                                                              اگر صدام هزاران لشكر آرد

قسم بر نهضت پاك حسینی                                                                              كه هرگز برنگردم از خمینی

 

زندگی‌نامه‌ی شهید 

 

سپاس و ستایش خداوند سبحان را كه فیض بسط رحمتش شامل خصوص و فیض بسط اقدس رحمانتیش شامل عموم بندگان صالح و فداكاری كه هستی‌شان را خالصانه در طبق اخلاص گذاشتند و به پیشگاه حضرتش تقدیم نمودند و نشان دادند كه فقط بر كاری كه می‌كنند برای رضای خداوند بزرگ و در جهت انبیای راه او می‌باشد.

ان الصلواتی و نسكی و محیای و مماتی لله و رب العالمین.

برادر شهید عباس غلامی، در سال 1342 كه مصادف بود با قیام خونین 15 خرداد در یكی از روستاهای ایران به نام دهنو برخوار در نزدیكی اصفهان چشم به جهان گشوده، همراه با درد و رنج و استضعافی كه سرتاسر ایران طاغوت زده آن روز را كه زاینده نظام شاهنشاهی بود، شروع به رشد نمود و از این رو فقر و سختی را كه بر مستضعفین حاكم بود را با پوست و گوشت خود لمس می‌كرد و از طرفی پدر و مادرش و به طور كلی خانواده‌اش مذهبی بودند. عباس از همان اوان كودكی با مذهب آشنایی نسبی پیدا كرد تا این كه به سن 6 سالگی وارد دبستان دهنو شد كه در حین درس خواندن فراغت بی‌كاری را مثل سایر همكلاسی‌هایش به كار كشاورزی و كمك به پدرش می‌پرداخت و پس از دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی امیركبیر اصفهان شد و در این دوران بود كه بیش‌تر با مسائل اصیل اسلامی و جریان‌های سیاسی روز آشنایی بیش‌تر پیدا كرد و در تاسیس كتابخانه‌ای كه در سال 1354 جهت ارشاد بچه‌ها در دهنو تشكیل شده بود همراه شهید میرضا جعفری نقش فعال داشت و چون دارای هوش و استعداد خوبی بود، مسائل اسلامی و سیاسی را خوب درك می‌كرد و از این رو رشد خوبی نمود تا این كه جریان‌های سیاسی مملكت كمابیش محسوب شد و جو خفقان و اختباق تا حد زیادی توسط مردم شكسته شد و مردم بیش‌تر در صحنه حضور پیدا كردند و برادر عباس كه وارد هنرستان بدیع‌زادگان (شاه عباس سابق) شده بود، همراه دیگر برادران فعال خود در تظاهرات و بسیج مردم نقش فعال داشت و در پخش اعلامیه و نوشتن شعارها یكی از پیشگامان آن روزگار به شمار می‌رفت و با آن كه شهید عباس فرزند بزرگ خانواده بود و مجبور بود كه بیش‌تر به خانه كمك كند ولی علی‌رغم مشكلات خانواده و درس اصل كار خویش را مبارزه با نظام جنایتكار طاغوت قرار داده بود. به حق از هیچ‌گونه فداكاری دریغ نورزید تا این كه انقلاب مقدس و اسلامی ایران به یاری خدا و همت مردم و رهبری امام بزرگوارمان در سال 57 به پیروزی رسید و برادر شهید عباس غلامی كه برای این انقلاب سخت زحمت كشیده بودد، پس از پیروزی انقلاب هم به فعالیت خود ادامه داد و بیش‌تر در آگاهی و ارشاد مردم نقش داشت و پس از این كه دیپلم خود را گرفت از طرفی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شده لذا عباس در تاریخ 27 ماه رمضان سال 1360 راهی جبهه آبادان شد كه پس از چند روزی بر اثر تركش كه به شكمش اصابت كرده بود مجروح شد و به اصفهان آمد و پس از این كه بهبودی نسبی پیدا كرد جهت تبلیغات از طرف جهاد سازندگی اصفهان به منطقه سیستان و بلوچستان رفت و مدت شش ماه در آن منطقه فعالیت گسترده‌ای داشت و بیش از 30 روستایی آن سامان را زیر پوشش تبلیغاتی قرار داده بود . در قبل از خطبه‌های نماز جمعه سراوان برای مردم محروم و فقیر آن دیار صحبت می‌كرد و انقلاب اسلامی و اهداف آن را برای مردم روشن می‌نمود و پس از بازگشت به اصفهان مجدداً در تاریخ 18 / 1 / 61 به جبهه رفت.

شوش كه عملیات آن در برغازیه بود وارد شد و به پس از یك ماه نبرد كه حمله برغازیه به نتیجه رسید و موفقیت نصیب قوای اسلام شد و نقش عباس در آن حمله در اطلاعات عملیات بود و شب حمله مسئولیت راهنمایی و فرماندهی گردان تانك را به عهده داشت و پس از پیروزی مجدداً به اصفهان آمد و در تاریخ 1 / 3 / 61 مجدداً به جبهه اعزام شد و در تیپ كربلا معاونت یكی از گروهان را به عهده داشت و در عملیات بزرگ رمضان در همه مراحل آن شركت نمود و پس از پایان به اصفهان آمد و باز به جبهه وارد شد و در تیپ نجف اشرف به عنوان اطلاعات عملیات فعالیت خود را از نو شروع كرد و از تاریخ 15 / 6 / 61 در یك شب در حین گشت بر اثر خمپاره دشمن به درجه رفیع شهادت نائل گشت. بدین وسیله زندگی سراسر تلاش و كوشش شهید عباس پس از 19 سال رنج و مشقت در بیابان‌های شلمچه نزدیك پاسگاه زید واقع در خاك عراق به پایان رسید و به لقا ا... رسید.

لازم به تذكر است برادر غلامی مادر خود را سال 58 از دست داده بود و چند برادر كوچك خردسال داشت كه می‌بایست سرپرستی آنها را نیز می‌كرد و از این رو برادرانش در شهادت او تكیه‌گاه خوبی را از دست دادند و لذا كمبودش را بیشتر احساس می‌كنند.

از خصوصیات برادر غلامی شجاعت و استقلال بی نظیر فكری بود كه در مسائل داشت و خوب مسائل را درك می‌كرد و در بین برادران به مكتبی بودن بیشتر معروف و شهرت داشت و كمتر حرف می‌زد و بیشتر عمل می‌كرد. هیچگاه حرف نی خود نمی‌زد. همیشه جدی بود و برای اسلام و انقلاب دلسوزانه كار می‌كرد و خودش را وقف انقلاب و اسلام نموده بود و خیلی ساده و بی آلایش بود. همیشه با برادران صادقانه برخورد می‌كرد. هیچ‌گاه تقلب نمی‌كرد و اصلاً در ذاتش وجود نداشت قضاوت بی‌جا نمی‌كرد و به خط امام و آیت ا... العظمی منتظری بی نهایت اهمیت می‌داد و با تمام توانش از آن پشتیبانی می‌كرد و با شهادتش دین خود را به انقلاب و اسلام ادا نمود.

 

«راهش مستدام و یادش گرامی باد»

 

خاطره‌ای از شهید

 

یك خاطره قبل از عملیات مقدماتی والفجر:

 

یك روز ظهر در حدود 3 گردان از نیروهای خمینی‌شهر در یك مقر مشغول خواندن نماز بودند. ناگهان یكی از هواپیماهای ارتش بعث كافر آنجا را بمب باران كرد اما به لطف خدا بمب‌ها در 500 متری این برادران خورد و خدا را شكر به هیچ كس آسیب نرسید، اگر بمب‌ها در سر عزیزان می‌ریخت، حدود 3 گردان به طور كلی از بین می‌رفت.

 

 يادش گرامي و پر رهرو باد

 

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

مطالب مرتبط