تصاوير منتخب

درباره سايت

علقمه

زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.*** مقام معظم رهبری*** این وبلاگ زیر نظر بنیاد شهید و امور ایثارگران دهنو[اصفهان]می باشد. دلیل انتخاب این عنوان ["علقمه"]برای وبلاگ به خاطر شروع به کار آن در روز تاسوعای حضرت اباالفضل می باشد. ما را از نظرات خود بهره مند کنید. نکته:شما برای استفاده از مطالب و امکانات سایت ابتدا باید عضو شوید. مدیریت وبلاگ : علی یزدی

ثبت نام

رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

بايگاني

پربازديدها

تبادل لينک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان علقمه وآدرس isardehno.rozblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان پس از تایید در سایت ما قرار میگیرد.
عنوان :
آدرس :
کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد

پيوندها

شبکه هاي اجتماعي

سبک زندگی شهدا...

 مطالب آسمانی

 

 

 

همیشه حاضر بود.هیچ وقت خودش رو کنار نمیکشید.حتی وقتی بنی صدر خلع درجه اش کرد.با لباس بسیجی می رفت سپاه مثل یه بسیجی صفر کیلومتر کار می کرد.طرح میداد وبرنامه ریزی ستادی می کرد.اصلا براش مهم نبود که تا دیروزسرهنگ بوده و امروز یه بسیجی ساده است.

قسمت 35/شهید صیاد شیرازی

 

توبه...

 مطالب آسمانی

 

 

 

یه نوجوان16ساله بود از محله های پایین شهرتهران،پدر نداشت وخوب تربیت نشده بود تا اینکه   

 

شهدا شرمنده...ایم

 مطالب آسمانی

 

 

 

 

 

چشمات کو برادرم..!!  فداش کردی..؟؟  برای چی..؟؟  برای کی..؟؟ برای دفاع از ناموست..!!

خوب شد..!! خوب شد که امروز دیگه نیستی..!!  نیستی تا ببینی..!!

بعضی ها که ادعای روشنفکری میکنن چه طوری لباس میپوشن..!!

چگونه رو حرفای شما پا میذارند..!!

آخ....!!!  شیطونه میگه....!!! اصلا به من چه.... اگه اصلاح میشن كه هیچی!!! اگه نه:

پاشون بشكنه...

 

 

یک بار از ته دل صدایش کنید

 مطالب آسمانی

یک بار از ته دل صدایش کنید

 

 

سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان مخلص او...

ای کسانی که این نوشته را می خوانید،

اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم،

 

بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او،به بالاترین درجات دست یابند.

کدامین غم، اشک به چشمان مادر می آورد!؟

 مطالب آسمانی

کدامین غم، اشک به چشمان مادر می آورد!؟

 

باز قلم بی قراری می کند و این بار میخواهد از تو بنویسد.خواهرم یا  برادرم!شاید آن روز کوچکتر از آن بودی که حس غریبی را که در آخرین وداع بود احساس کنی. نمیدانم آخرین دیدار با پدرت را به یاد داری آن هنگام که تنگ در آغوشد کشید و دستان کوچکتر را با اشتیاق در دست فشرد.